ا

ثـاقـب زهـرا

برکه ای در همین نزدیکی ست
با نیلوفری در آن
در انتظار دیدار ساحل
آه
چه انتظاری عبث
هرگز نشود این دیدار
تا زمانی که اشک برگهایش در برکه جاریست
نرسد به ساحل

آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
پیوندها
حدیث موضوعی

تعبیر خواب آنلاین


  • انجمن

  • استخاره آنلاین با قرآن کریم
    
    فال حافظ

    ابزار فال حافظ


    قالب

    سخن گفتن درباره علی (ع) بی‌نهایت دشوار است، زیرا به عقیده من، علی (ع) یک قهرمان یا یک شخصیت تاریخی تنها نیست.

    هر کس درباره علی (ع) از ابعاد و جهات مختلف بررسی کند، خود را نه تنها در برابر یک فرد، یک فرد برجسته انسانی در تاریخ می‌بیند، بلکه خود را در برابر معجزه‌ای و حتا در برابر یک مساله علمی، یک معمای علمی «‌این خلقت» احساس می‌کند. بنابراین درباره علی (ع) سخن گفتن برخلاف آنچه که در وهله اول به ذهن می‌آید، درباره یک شخصیت بزرگ سخن گفتن نیست، بلکه درباره معجزه‌ای است که به نام انسان و به صورت انسان در تاریخ متجلی شده است.

    علی (ع) یکی از شخصیت‌های بزرگی است که به نظر من بزرگترین شخصیت انسانی است (پیغمبر (ص) را باید جدا کرد که رسالت خاصی دارد) که از همه وقت، امروز ناشناخته می‌بود، بدشناخته‌تر است که کیست، محققین او را برای اولین بار می‌شناختند.


    • ثاقب زهرا


    طبق نظریات جدید علمی، فضای سه بُعدی که ما در آن زندگی می‌کنیم، یک فضای خمیده است؛ به طوری که اگر سفینه‌ای از یک نقطه شروع به حرکت کند و به زعم خودش در راستای یک خط راست حرکت کند، سرانجام به نقطه شروع حرکتش خواهد رسید.
    بنابراین در مقایسه با سطح یک کره که یک سطح ۲ بُعدی بسته‌ای است که در جهت بُعد سوم خم شده است، می‌توان گفت جهان ۳ بُعدی ما پوسته یک کره ۴ بُعدی است، به عبارت دیگر جهان ما یک جهان ۳ بُعدی است که در جهت بُعد چهار خم شده است.
    حرکت در بُعد چهارم نتایج جالبی در بر خواهد داشت: نظیر امکان خروج از زندان بدون گذشتن از در یا دیوار، عبور از کوه بدون رفتن بالای آن و یا تونل زدن، نزدیک کردن راه‌ها، پشت و رو کردن یک موجود، توجیه ماهیت دو گانه موج ـ ذره و غیره، به نظر می‌رسد مفاهیم فوق با مفهوم برخی آیات قرآنی نزدیکی داشته باشد.
     
    • ۲ نظر
    • ۳۱ ارديبهشت ۹۲ ، ۲۱:۰۰
    • ثاقب زهرا

    روزگار عجیبیست...!

    این روزها انگار که انسان ها به دست هم پیر می شوند، نه به پای هم...!


    • ۰ نظر
    • ۲۹ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۱:۱۷
    • ثاقب زهرا

    به کسانی که پشت سرتان حرف می زنند بی اعتنا باشید

    آن ها به همان جا تعلق دارند:

    دقیقا پشت "سرتان"


    • ۰ نظر
    • ۲۹ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۰:۴۹
    • ثاقب زهرا


    حاصل عشق مترسک به کلاغ مرگ یک مزرعه است


    • ۱ نظر
    • ۲۹ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۰:۳۰
    • ثاقب زهرا

    منی که مایه ننگم به حد رسوایی

    چگونه از تو بخواهم به دیدنم آیی

    چو خویش یار تو دیدم چه نیک فهمیدم

    عزیز فاطمه مهدی چقدر تنهایی



    این هم یک فایل تصویری فوق العاده در زمینه مهدویت که توصیه می کنم حتما آن را ببینید


                                                                                            


    دریافت
    مدت زمان: 36 دقیقه 49 ثانیه
    • ۰ نظر
    • ۲۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۲:۴۹
    • ثاقب زهرا

                                                                                     

    تصور کنید مادر یا یکی از دوستان صمیمی با هزار احترام و ادب ما را به یک مهمانی بزرگ و بزم با شکوه دعوت کرده اند. وقتی می رویم با خوش آمدگویی به استقبال ما می آید. در مهمانی یخچال و میز بزرگی را به ما نشان می دهندکه انواع و اقسام غذاها، میوه‌ها، شیرینی ها و نوشیدنی ها وجود دارد. با تبسم می گویند: راحت باشید و از خودتون حسابی پذیرایی کنید، فقط یک نکته را دقت کنید از بین همه خوردنی ها و نوشیدنی ها از آن طَبَق هرگز چیزی مصرف نکنید، به ظاهر قشنگشان نگاه نکنید، فاسد و سمّی هستند و از آن دیس هم، از من که خیرتان را می خواهم بشنوید و نخورید بهتر است. برای میزبانی که این همه مال و ثروت دارد و عاشق ما است، سلامت ما مهم است و اگر ما را از آن دو  منع کرده برای نفع رساندن یا دفع ضرر از ما است. در مهمانی بالا آیا از میزبان مهربان و دست و دلبازمان تشکر نمی کنیم؟ نسبت به آن دو طَبَق و دیس چه حسی داریم؟ وقتی می دانیم که میزبان واقعاً عاشق ماست و خودش ما را به این جشن و بزم با شور و شوق زیاد فراخوانده، به ذهنمان می گذرد چرا جلوی لذت ما را می گیرد؟ اگر فرد ناشناسی در مهمانی به ما از آن خوراکی های ممنوع تعارف کند و بگوید خیلی خوشمزه است به حرف او گوش می دهیم یا به سخنان میزبان مهربان. میزبان از سلامت و فساد خوراکی ها و نوشیدنی ها مطلع است یا دیگر مهمانان؟


    • ۰ نظر
    • ۲۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۲:۴۴
    • ثاقب زهرا

     آیه شماره 17  از سوره مبارکه انعام

    وَإِن یَمْسَسْکَ اللّهُ بِضُرٍّ فَلاَ کَاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ وَإِن یَمْسَسْکَ بِخَیْرٍ فَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدُیرٌ
    و اگر خداوند (براى آزمایش و رشد، یا کیفر اعمال) تو را با (اسباب) زیان و آسیب درگیر کند، جز خودش هیچ کس برطرف کننده آن نیست و اگر خیرى به تو برساند، پس او بر هر چیز تواناست.
    سرچشمه‏ ى همه‏ ى امور یکى است، نه آنکه خیرات از منبعى و شرور از منبع دیگر سرچشمه گیرد. «و اِن یَمْسَسْک اللّه بضرّ... و اِن یَمْسَسْک بخیر»
    باید همه‏ ى امیدها به خدا و همه‏ ى خوف‏ ها از او باشد. «فلا کاشف له الاّ هو»

    • ۰ نظر
    • ۲۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۲:۳۹
    • ثاقب زهرا

    فاطمة الزهراء :  


    جَعَلَ اللّهُ الاْیمانَ تَطْهیرا لَکُمْ مِنَ الشِّرْکِ، وَ الصَّلاةَ تَنْزیها لَکُمْ مِنَ الْکِبْرِ، وَالزَّکاةَ تَزْکِیَةً لِلنَّفْسِ، وَ نِماءً فِى الرِّزقِ، وَالصِّیامَ تَثْبیتا لِلاْ خْلاصِ، وَالْحَّجَ تَشْییدا لِلدّینِ . (ریاحین الشّریعة ، ج 1، ص 312، فاطمة الزّهراء ، ص 360، قطعه اى از خطبه طولانى و معروف آن مظلومه در جمع مهاجرین و انصار.)


     خداوند سبحان ، ایمان و اعتقاد را براى طهارت از شرک و نجات از گمراهى ها و شقاوت ها قرار داد و نماز را براى خضوع و فروتنى و پاکى از هر نوع تکّبر، مقرّر نمود. و زکات را براى تزکیه نفس و توسعه روزى تعیین نمود. و روزه را براى استقامت و اخلاص در اراده ، لازم دانست . و حجّ را براى استحکام اساس شریعت واجب نمود.

    • ۰ نظر
    • ۲۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۲:۳۷
    • ثاقب زهرا

                                                                                              
                                                       
    اسلام با توجه به نیازهاى اساسى انسان، شادى، نشاط را تحسین و تأیید کرده است. قرآن که یکى از بهترین و مستحکم‏ترین منابع اسلام به شمار مى‏رود، زندگى با نشاط و شادى را نعمت و رحمت خدا تلقى فرموده، زندگى همیشه توأم با گریه و زارى و ناله را خلاف رحمت و نعمت خداوند دانسته است. گواه این مطلب آیه قرآن است که مى‏فرماید: «فلیَضحَکُوا قلیلاً و لیَبکُوا کثیراً» [1] ؛ «باید کم بخندند و زیاد بگریند». شأن نزول این آیه، این بود که پیغمبر خدا(ص) دستور صادر کرده بودند که باید تمام نیروهاى قابل براى شرکت در مبارزه علیه کفار و مشرکین که به سرزمین اسلام هجوم آورده بودند، بسیج شوند. عده‏اى با بهانه‏هاى مختلف از شرکت در این لشکر کشى خود دارى کرده بودند و از فرمان خدا و پیغمبر(ص) تخلف کرده بودند؛ خداوند در قرآن به آن‌ها وعده عذاب مى‏دهد که از نشاط، شادی و خنده محروم خواهند شد و به دنبال آن مى‏فرماید: [این گروه نافرمان‏] از این پس کم بخندند و زیاد بگریند».
                                                   

     پی نوشت :

    [1] توبه (9)، 82.

    • ۰ نظر
    • ۲۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۲:۳۶
    • ثاقب زهرا