پژوهش های علمی جدید ثابت کرده است که نماز اول وقت فواید بسیاری برای بدن انسان دارد که دلالت بر حکمت فرایض اسلامی و زنده بودن دین اسلام دارد و از جمله این موارد عبارت است از:
- ۲ نظر
- ۰۵ خرداد ۹۲ ، ۲۱:۱۵
پژوهش های علمی جدید ثابت کرده است که نماز اول وقت فواید بسیاری برای بدن انسان دارد که دلالت بر حکمت فرایض اسلامی و زنده بودن دین اسلام دارد و از جمله این موارد عبارت است از:
تصور کنید مادر یا یکی از دوستان صمیمی با هزار احترام و ادب ما را به یک مهمانی بزرگ و بزم با شکوه دعوت کرده اند. وقتی می رویم با خوش آمدگویی به استقبال ما می آید. در مهمانی یخچال و میز بزرگی را به ما نشان می دهندکه انواع و اقسام غذاها، میوهها، شیرینی ها و نوشیدنی ها وجود دارد. با تبسم می گویند: راحت باشید و از خودتون حسابی پذیرایی کنید، فقط یک نکته را دقت کنید از بین همه خوردنی ها و نوشیدنی ها از آن طَبَق هرگز چیزی مصرف نکنید، به ظاهر قشنگشان نگاه نکنید، فاسد و سمّی هستند و از آن دیس هم، از من که خیرتان را می خواهم بشنوید و نخورید بهتر است. برای میزبانی که این همه مال و ثروت دارد و عاشق ما است، سلامت ما مهم است و اگر ما را از آن دو منع کرده برای نفع رساندن یا دفع ضرر از ما است. در مهمانی بالا آیا از میزبان مهربان و دست و دلبازمان تشکر نمی کنیم؟ نسبت به آن دو طَبَق و دیس چه حسی داریم؟ وقتی می دانیم که میزبان واقعاً عاشق ماست و خودش ما را به این جشن و بزم با شور و شوق زیاد فراخوانده، به ذهنمان می گذرد چرا جلوی لذت ما را می گیرد؟ اگر فرد ناشناسی در مهمانی به ما از آن خوراکی های ممنوع تعارف کند و بگوید خیلی خوشمزه است به حرف او گوش می دهیم یا به سخنان میزبان مهربان. میزبان از سلامت و فساد خوراکی ها و نوشیدنی ها مطلع است یا دیگر مهمانان؟
اسلام با توجه به نیازهاى اساسى انسان، شادى، نشاط را تحسین و تأیید کرده است.
قرآن که یکى از بهترین و مستحکمترین منابع اسلام به شمار مىرود، زندگى با نشاط و
شادى را نعمت و رحمت خدا تلقى فرموده، زندگى همیشه توأم با گریه و زارى و ناله را
خلاف رحمت و نعمت خداوند دانسته است. گواه این مطلب آیه قرآن است که مىفرماید:
«فلیَضحَکُوا قلیلاً و لیَبکُوا کثیراً» [1] ؛ «باید کم بخندند و زیاد بگریند».
شأن نزول این آیه، این بود که پیغمبر خدا(ص) دستور صادر کرده بودند که باید تمام
نیروهاى قابل براى شرکت در مبارزه علیه کفار و مشرکین که به سرزمین اسلام هجوم
آورده بودند، بسیج شوند. عدهاى با بهانههاى مختلف از شرکت در این لشکر کشى خود
دارى کرده بودند و از فرمان خدا و پیغمبر(ص) تخلف کرده بودند؛ خداوند در قرآن به
آنها وعده عذاب مىدهد که از نشاط، شادی و خنده محروم خواهند شد و به دنبال آن
مىفرماید: [این گروه نافرمان] از این پس کم بخندند و زیاد بگریند».
پی نوشت :
[1] توبه (9)، 82.
روزی سوراخ کوچکی در یک پیله ظاهر شد. شخصی نشست و ساعتها تقلای پروانه برای
بیرون آمدن از سوراخ کوچک پیله راتماشا کرد. ناگهان تقلای پروانه متوقف شدو به نظر
رسید که خسته شده و دیگر نمیتواند به تلاشش ادامه دهد. آن شخص مصمم شد به پروانه
کمک کندو با برش قیچی سوراخ پیله را گشاد کرد.پروانه به راحتی از پیله خارج شد اما
جثه اش ضعیف و بالهایش چروکیده بودند. آن شخص به تماشای پروانه ادامه داد. او
انتظار داشت پر پروانه گسترده و مستحکم شود واز جثه او محافظت کند اما چنین نشد
.در واقع پروانه ناچار شد همه عمررا روی زمین بخزد و هرگز نتوانست با بالهایش
پرواز کند . آن شخص مهربان نفهمید که محدودیت پیله و تقلا برای خارج شدن از سوراخ
ریز آن را خدا برای پروانه قرار داده بود تا به آن وسیله مایعی از بدنش ترشح شود و
پس از خروج از پیله به او امکان پرواز دهد. گاهی اوقات در زندگی فقط به تقلا نیاز
داریم. اگر خداوند مقرر میکرد بدون هیچ مشکلی زندگی کنیم فلج میشدیم - به اندازه
کافی قوی نمیشدیم و هر گز نمیتوانستیم پرواز کنیم. [1]
پی نوشت :
[1] . نرم
افزار نیش ها و نوش ها سایت اسک دین دات کام
بعضی از اموری که برای حضور قلب در نماز سفارش شده است عبارتند از:
اول: وضو را باتوجه و حضور قلب انجام دهد از امام رضا(علیه السلام) روایت شده که وضو موجب طهارت و تزکیهی دل است (وسائل الشیعه ۱/۳۶۷ابواب وضو باب۱حدیث 9
چشم هاش کم سو شده بودند و دست هاش لرزون.
همین هم باعث شده بود تا هر وقت غذا می خوره مقداری از اون رو روی زمین بریزه.
چند تایی بشقاب و کاسه بلوری هم از دستش افتاده و شکسته بود.
پسر و عروسش هم تصمیم گرفتند از اون به بعد واسه پدربزرگ سفره ای جدا بندازند تا
خودشون با آرامش بیشتری دور هم غذا بخورند.
و روزها همینطور پشت سر هم می گذشتند و جز نوه کوچولو کسی متوجه غصه پدربزرگ
و اشکی که موقع تنها غذا خوردن توی چشم های بی رمقش حلقه می زد نبود.
یه روز پدر و مادر دیدند که کوچولوشون داره تلاش می کنه تا با چوب و چسب چیزی
بسازه.
پدر پرسید : پسرم چکار می کنی؟
و جواب شنید که :
می خوام دو تا کاسه چوبی براتون درست کنم که وقتی پیر شدید ازشون استفاده کنید.
پول هام رو هم دارم جمع می کنم تا دوتا سفره هم براتون بخرم و بتونید جدا از من و
خانواده ام
غذا بخورید!
حرف و رفتار پسرک اونها رو حسابی تکون داد و همون شب دست های پدربزرگ رو گرفتند و
اونو سر سفره خودشون نشوندند و دلچسب ترین غذای عمرشون رو خوردند. [1]
پی نوشت :
[1] . نرم افزار نیش ها و نوش ها، انجمن نرم افزار سایت اسک دین دات کام