ا

ثـاقـب زهـرا

برکه ای در همین نزدیکی ست
با نیلوفری در آن
در انتظار دیدار ساحل
آه
چه انتظاری عبث
هرگز نشود این دیدار
تا زمانی که اشک برگهایش در برکه جاریست
نرسد به ساحل

آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
پیوندها
حدیث موضوعی

تعبیر خواب آنلاین


  • انجمن

  • استخاره آنلاین با قرآن کریم
    
    فال حافظ

    ابزار فال حافظ


    قالب

    ۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ازدواج» ثبت شده است

    مشروط شوید. مشروطی را برای یک دانشجو ساخته اند نه رئیس دانشگاه و اساتید. هیچ کدام از واحدهای خود را پاس نکنید. از حد مجاز مشروطی و ترم های مجاز حضور در دانشگاه نهایت استفاده را ببرید. مطمئن باشید بیرون از دانشگاه هیچ خبری به جز رفتن به سر کار و بعد از آن بیکاری وجود ندارد. حداقل وقتی در دانشگاه حضور دارید به عنوان یک دانشجو شناخته می شوید نه یک بیکار.

    • ثاقب زهرا

    وقتی پیامبر گرفتار محاصره ی اقتصادی و قطع روابط خانوادگی با قریش شد و در شعب ابی طالب محصور بود, علی با هزاران زحمت و با طی راه های صعب و دشوار , به تهیه مواد غذایی برای پیامبر و دیگر همراهان می پرداخت.
    زمانی که پیامبر
    به سوی طائف و دیگر نقاط حومه ی مکه می رفت وظیفه ی خویش را در ابلاغ پیام الهی به انجام رساند, این علی بود که همراه او می رفت تا پیامبر تنها نماند و او را در مشکلات و گرفتاری های احتمالی یاری رساند.
    مشرکین که تحت فشار تبلیغ اسلام قرار گرفته و ادامه ی کار رسول خدا
    را موجب اضمحلال قدرت خویش دیدند, دست به توطئه قتل پیغمبر زدند. یار فداکار رسول الله با پیامبر طرحی را برای مقابله با این توطئه ریختند, طرحی که نیاز به فداکاری داشت.
    علی
    آنقدر عاشق پیامبر بود که از جان و دل پذیرفت تا خود را در معرض خطر قرار دهد و پیامبر را از خطر برهاند.
    هنگامی که پیامبر
    به مدینه هجرت فرمود, از آنجا که علی نزدیکترین فرد به رسول الله بود, علاوه بر وظیفه ای که در جهت بازگرداندن امانات مردم (که نزد پیامبر بود) داشت, به همراه خانواده پیامبر که در میان تهدید مشرکین گرفتار بودند, پس از چند روز به طرف مدینة النبی به راه افتاد و پیامبر در نزدیکی یثرب آنقدر تامل کرد تا برادرش علی از راه برسد و به همراه او به مدینه وارد گردد.
    این روابط با ازدواج علی
    با دختر گرامی رسول خدا , فاطمه زهرا استحکام بیشتری یافت. ثمره ی این ازدواج فرزندانی بودند که پیامبر با تمام وجودش آنها را دوست داشت و اولاد خویش می خواند این تنها به خاطر فاطمه نبود که به خاطر علی نیز بود
    برگرفته از «سیری در حیات طیبه - زندگینامه امام علی
    » www. Tebyan.net

    • ۰ نظر
    • ۱۰ ارديبهشت ۹۲ ، ۲۳:۲۸
    • ثاقب زهرا


     افسوس که فقط یک جان در کالبد خود بیشتر ندارم که در راه تو که راه اسلام و راه امام زمان عج است و راه نایب بر حق امام زمان، خمینی عزیز است فدا کنم. شهید حسین نظرکرده

    به قد و قواره اش نمی آمد در مورد ازدواج بگوید.اما با صراحت تمام موضوع را مطرح کرد!
    گفتم:زود است بگذار جنگ تمام شود خودمان آستین بالا میزنیم.گفت:نه پیامبر فرموده ازدواج کنید تا ایمانتان کامل شود من هم برای تکمیل ایمان باید ازدواج کنم باید!!!!
    همین ها را گفت در سن نوزده سالگی زنش دادیم!!!گفتیم:حالا بگو دوست داری همسرت چگونه باشد؟
    گفت:عفیف باشد و باحجاب
    شهید حسین زارع کاریزی
    • ۰ نظر
    • ۰۹ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۴:۴۹
    • ثاقب زهرا