على علیه السلام از کودکى تا بعثت
على علیه السلام بدنیا آمد در حالى که پاکیزه و سالم بود.از همان دوران خردسالى آثار فطانت و چابکى در او به چشم مىخورد.تلاشهائى شگفتانگیز داشت که دل و چشم پدر و مادر را روشن مىکرد.فاطمه مادرش،آن زن مجرب و ورزیده،که روزگارى امر سرپرستى محمد صلى الله علیه و آله را بر عهده داشت اینک در انجام آخرین ماموریتخود،براى تربیت آخرین فرزندش،على خردسال،با تمام وجود کوشش مىکرد.
دوران خردسالى على علیه السلام سپرى مىشد.او در میان کودکان و همبازىهاى خود ولى فراتر از آنان و اغلب در نقش هدایت و سرپرستى بین بازیکنان و حتى در مواردى سبب نجات کودکى از مرگ قطعى مىشد که از پشتبامى در حال سقوط بود و على با زرنگى خاصى او را از خطر رهاند.
على علیه السلام در خانه پیامبر حسن تصادف نگوئیم که حسن انتخابى پدید آمد.على 6 ساله بود که در مکه قحطى سختى روى داد وضع زندگى ابو طالب از بد بدتر شد.روزى رسول خدا صلى الله علیه و آله به عموهایش عباس و حمزه گفتبه نزد ابو طالب رویم و بار زندگى او را سبک سازیم.با هم به نزد ابو طالب رفتند و مساله را با او در میان نهادند.وابو طالب موافقت کرد.
عباس پسرش جعفر را به خانه خود آورد حمزه طالب را و پیامبر هم على خردسال را به خانه خویش (1) او ظاهرا آنقدر در نزد پیامبر بود تا کار به هجرت کشید (گو اینکه برخى از اسناد نشان مىدهند که على دو سال بعد به خانه خود بازگشت و مجددا پس از مدتى به خانه پیامبر آمد)
على علیه السلام در خانه پیامبر چون قطرهاى بود که به دریا پیوست.جایگاه او کنار پیامبر و روى سینه او بود او چون پدرى مهربان به کار سرپرستى و مراقبت و هدایت او مشغول بود.این کار تا دوره نوجوانى و پس از آن تا دوران جوانى على ادامه یافت.بعدها هم مىدانیم که داماد پیامبر شد و هم خانه و همراز و همرزم و برادر او شد.
اهمیت این انتقال على علیه السلام دوران شکل پذیرى شخصیت را در کنار رسول خدا گذراند و مىدانیم که این دوران حساس از نظر پرورشى بسیار مهم است.البته او قبل از انتقال به خانه پیامبر،حتى در دوران نوزادى مستقیما با رسول خدا ارتباط داشت و پیامبر به خانه ابو طالب زیاد آمد و شد مىکرد و على را در کنار مىگرفت.
مهم این است که امر تربیت او حتى از خردسالى توسط پیامبر بود،او بود که با على علیه السلام سخن مىگفت،در گوش او زمزمهها مىکرد و حتى گوشت و نان و خرما را در دهان خود مىجوید و نرم مىکرد و در دهان على مىگذاشت.گویا مىدانست که او در آینده باید قهرمان اسلام و توحید و مبلغ وحى او شود.
على علیه السلام در دوران کودکى در خانه پیامبر،با فرزندان او مانوس بود و رسول خدا نه تنها به عنوان یک پدر مهربان بلکه به عنوان یک الگو و مدل بود.او در کنار پیامبر،بسیارى از خصایل و صفات و شمایل او را کسب کرد تسلیم او و راه او بود و از چشمهسار حکمت او و بعدها از منبع وحى او نیکو بهره گرفت.
دور نماى حیات او رسول خدا صلى الله علیه و آله از همان کودکى دورنماى شگفتانگیز و زیبائى را از حیات على علیه السلام در برابر خود تصویر مىکرد چابکى و زیرکى على را مىدید و بدان امیدوار بود.او در کودکى على مایههاى الهى را در او مىدید و احساس مىکرد زمینه براى تکاملى عظیم در او فراهم است.
على علیه السلام به واقع دوران کودکى عجیبى داشت.هر مربى که به جاى پیامبر مىآمد از دیدن وضع شگفت او به تربیتش امیدوار مىشد و بدان کار همت مىگماشت.
پیامبر که چشمانداز خوبى را براى او در ذهن مجسم مىکرد، تربیت او را بر عهده گرفت،شاید بدان حد و اندازهاى که هر پدرى درباره فرزندش معمول مىدارد.همه حرکات و سکنات او را در نظر مىداشت تا به موقع،موضع مناسبى را اتخاذ کند.و این خود موهبتى عظیم براى على و دنیاى اسلام بود.
على علیه السلام نهال محمد صلى الله علیه و آله اینکه پیامبر شخصا امر تربیت او را بر عهده گرفته استخود یک مساله است و اینکه موفقیتى عظیم از این تربیت نصیبش شده است مسالهاى دیگر.رسول خدا صلى الله علیه و آله را در این راه توفیقى بود و حقا مىتوان گفت همان کارى را درباره على علیه السلامکرد که زکریا در رابطه با مریم و حتى فراتر از آن و انبتها نباتا حسنا (3) خداوند هم همه اسباب خیر را در این تربیتبراى على فراهم آورد.تا حدى که همه استعدادهاى على شکوفا شدند و همه جنبهها و ابعاد وجودیش رشد و پرورش یافتهاند.بدین سان على علیه السلام فارغ التحصیل دانشگاه محمد صلى الله علیه و آله است و نهالى است که دستباغبانى آورنده اسلام و قرآن آبیارى شد و رشد و پرورش یافت.على در مکتب او درس خواند و تربیتیافت،از گرمى نفس او جان و روان خود را گرمى داد.رسول خدا در کودکى على با او چنان سخن مىگفت که گوئى با همتاى خود حرف مىزند و على در آن وقت کمتر از 10 سال داشت (4) .
آرى،محمد صلى الله علیه و آله پدر امتبود به طور عموم و على الاطلاق،پدر فرزندان خود بود به صورت نسب و پدر على بود به صورتى خاص.طبرى مىنویسد:هیچ پدرى مهربانتر از محمد صلى الله علیه و آله به على علیه السلام نبود-و هیچ فرزندى فرمانبرتر از على علیه السلام نسبتبه محمد صلى الله علیه و آله نبود (5) .او مىکوشید همه تعالیم و دستورات و برنامههاى محمد صلى الله علیه و آله را پیاده کند.
یاد و خاطره او از محمد صلى الله علیه و آله پیامبر به بعثت رسید و رسالت الهى را به وجهى نیکو انجام داد و بالاخره در میان اندوه پیروان و غم و حزن جانکاه على براى همیشه او را ترک گفت و به دیدار معبود شتافت ولى على علیه السلام خاطره دوران تربیت او را همیشه به یاد داشت.از آموزشهاى او،از ارشادها و سخنان او همیشه سخن مىگفت. از جمله سخنان او در خطبه قاصعه است که در آن از روابط دوران کودکى و بعد خود با رسول خدا سخن مىگوید:
-و قد علمتم موضعى من رسول اللهصلى الله علیه و آله-شما جایگاه مرا در نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله خوب مىدانید.
-بالقرابة القریبة و المنزلة الخصیصه -از خویشاوندى من با او و از مقام و احترام ویژهام نزد او خبر دارید -وضعنى فى حجره و انا ولید -زمان کودکى مرا در کنار خود پرورش داد -یضمنى الى صدره -و به سینهاش مىچسبانید -و یکنفنى فى فراشه -و در بسترش مرا در آغوش مىداشت -و یمسنى جسده و یشمنى عرفه -بدنش را به من مىمالید و بوى خوش خود را به مشامم مىرساند -و کان یمضغ الشى ثم یلقمنیه... -و غذاى جویده را در دهان مىگذاشت. -و لقد کنت اتبعه اتباع الفصیل اثر امه -من در پى او مىرفتم همانند رفتن بچه شترى پى مادرش -یرفع لى فى کل یوم من اخلاقى علما -و هر روز از اخلاق خود پرچم و نشانهاى بر مىافراخت -و یامرنى بالاقتداء به (6) .. -و پیروى از آن را به من امر مىفرمود
او حتى در غار حراء همراه پیامبر بود و بعدها هم که رسول خدا به نبوت رسید على علیه السلام با نور وحى آشنا بود و بوى نبوت را از رسول خدا استشمام مىکرد و در سفر و حضر به همراهش بود.اسناد ما نشان مىدهند که على پیروى از پیامبر را به پیروى از پدر ترجیح مىداد تا آن حد که نسخهاى از وجود پیامبر شد با این تفاوت که وزیر و وصى او بود.
پىنوشتها
1-سیره ابن هشام ج 1 ص 246
2-سفینة البحار-ماده قوا.
3- آل عمران-37
4-امیر المؤمنین در عهد پیامبر
5-طبرى ج 2 ص 313
6-خطبه 234 نهج البلاغه
در مکتب امام امیرالمومنین (ع) صفحه 53
دکتر على قائمى