عاقبت شیطان قسمت اول
چهارشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۲، ۰۸:۳۱ ب.ظ
در میان شیاطین جن،ّ فرد خاصّی وجود دارد که در شیطنت مقام عالی دارد و او همان
ابلیس است. شیطان سمبل التقاط خیر و شرّ در عالم است و ما باید مراقب خویشتن
باشیم، نپنداریم اگر خداوند توفیقی عطا فرموده و ما
چند روزی در راه درستی گام برداشتیم تا پایان چنان خواهیم ماند، جهان عرصة دگرگونیهاست،
آدمی تا زنده است و بر راستای باریک روزگار میگذرد، احتمال سقوط دارد. درود بر
بزرگانی که هماره از سوء خاتمه و بدی عاقبت، بیش از هر چیزی هراسیدند و همواره دعا
میکردند که عاقبت به خیر گردند. «اللهّم اجعل عواقب امورنا خیراً».
مسئلة مهلت خواستن ابلیس و مهلت دادن خداوند در سه مورد
در قرآن ذکر شده است:
«قَالَ فَأَنظِرْنِی إِلَی یَوْمِ یُبْعَثُونَ؛۱
تا روزی که مردم برانگیخته میشوند، مرا مهلت ده!»
«قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِی إِلَی یَوْمِ یُبْعَثُونَ؛۲
گفت: پروردگارا! مرا تا روزی که (مردم دوباره) برانگیخته
میشوند، مهلت ده!»
البتّه خداوند نمیفرماید که به او تا قیامت مهلت دادیم؛
بلکه میفرماید:
«قَالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنظَرِینَ ٭ إِلَی یَومِ
الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ؛۳
فرمود: همانا تو از مهلت داده شدگانی تا روز هنگام معلوم.»
این جمله، جواب خدای متعال به ابلیس است و در آن اجابت
قسمتی از خواستة او و هم ردّ قسمتی دیگر از آن است. اجابت است، نسبت به اصل عمر
دادن و ردّ است، نسبت به قیدی که او به کلام زد و آن این است که این مهلت تا قیامت
باشد؛ لذا فرمود، مهلت میدهم؛ امّا تا روزی معلوم، نه تا قیامت. حال بپردازیم به
اینکه وقت معلوم به چه معناست و برای چه کسی معلوم است. اینکه در آیة مورد بحث،
وقت یاد شده برای ابلیس معلوم است یا نه؟ از لفظ آیه فهمیده نمیشود.۴
بعد مرحوم علّامه(ره) در بحث روایی این آیات، روایتی از
ابن عبّاس نقل میکند که منظور از «یوم» در آیه، آخرین روز تکلّف است که همان روز
نفخ او است که تمامی خلایق میمیرند و میان نفخة اوّل و دوم که همه را زنده میکند،
چهارصد یا چهل سال «به اختلاف روایات» فاصله است و تفاوت میان آنچه ابلیس خواسته و
آنچه خداوند اجابت فرموده، همین چند سال است. و در «تفسیر» عیاشی از وقب بن جمیع و
در «تفسیر برهان» از شرف الدّین نجفی، با حذف سند از وهب نقل شده که گفت:
از امام صادق(ع) دربارة ابلیس پرسیدم و اینکه منظور از
«یوم وقت معلوم» در آیة یاد شده، چیست؟ فرمود:
«ای وهب! آیا گمان کردهای همان روز بعث است که مردم در
آن زنده میشوند، نه، بلکه خدای عزّوجلّ او را مهلت داد تا روزی که قائم ما ظهور
کند که در آن روز موی پیشانی ابلیس را گرفته، گردنش را میزند، روز وقت معلوم آن
روز است.»۵
و نیز علّامه در پاسخ به چنین سؤالی گفت:
گویا این وقت نزد خود شیطان نیز معلوم است،۶ در اخبار رجعت
آمده، لشکر امیرالمؤمنین(ع) با شیطان، ذریّه و یاران او در حوالی «بصره» میجنگند
و نزدیک میشود که لشکر امیرالمؤمنین شکست بخورد، ناگاه رسول اکرم(ص) از آسمان
نازل میشود و شیطان میفهمد که وقت معلوم فرا رسیده است؛ بنابراین به طرف بیت
المقدّس میگریزد؛ ولی پیغمبر اکرم(ص) او را تعقیب میکند و روی صخرة بیت المقدّس
قبلة نخست مسلمانان شیطان را سر میبرد و دنیا پر از خیر و صلاح میگردد.۷
پی نوشت ها
۱٫ سورة اعراف (۷)، آیة ۱۴٫
۲٫ سورة حجر (۱۵)، آیة ۳۶٫
۳٫ همان، آیات ۳۷ و ۳۸٫
۴٫ المیزان، ترجمه، ج۱۲، رجوع شود به صفحات ۲۳۶ ـ ۲۳۵ ـ ۲۳۴، سیّد محمّدباقر موسوی
همدانی.
۵٫ البرهان ج۲، ذیل آیة مذکور، ج ۷؛ عیاشی، ج ۲، ذیل آیة مذکور، ح ۱۴٫
۶٫ رخشاد، محمّدحسین، در محضر علّامه طباطبایی، ص ۵۷٫
۷٫ بحارالانوار، ج ۵۳، صص ۳۹ و ۱۴۵٫
منبع : مهدویت،صهیونیسم،فراماسونری،آخرالزمان