شیعه معتقد است : پیامبر اسلام در موارد متعدد علی را بالخصوص به عنوان جانشین خود (به فرمان خداوند)
معرفی کرده است، از جمله در غدیر خم (منزلگاهی نزدیک جحفه) به هنگام بازگشت از حجة
الوداع در میان جمع عظیمی از اصحابش خطبه خواند و جمله معروف: «ایها الناس الست اولی
بکم من انفسکم قالوا بلی، قال:فمن کنت مولاه فعلی مولاه، ای مردم آیا من نسبت به شما
از خود شما سزاوارتر نیستم؟گفتند:آری! فرمود:کسی که من مولی و رهبر و سزاوارتر به او
هستم، علی مولی و رهبر و سزاوارتر به اوست».
چون هدف این نیست که در بیان این اعتقادات زیاد به سراغ استدلالات برویم و پافشاری
و جر و بحث داشته باشیم، همین اندازه می گوییم حدیث مزبور چیزی نیست که به سادگی بتوان
از کنار آن گذشت و یا آن را به عنوان بیان یک دوستی و محبت ساده تفسیر نمود که پیامبر
اسلام با آن تشریفات و تاکیدات بیان کرده باشد.
آیا این همان چیزی نیست که مطابق گفته ابن اثیر در کامل، پیامبر در آغاز کارش، هنگامی که آیه «و انذر عشیرتک الاقربین
» نازل شد، خویشان خود را جمع نمود و اسلام را بر آنها عرضه داشت، سپس فرمود: « ایکم
یوازرنی علی هذا الامر علی ان یکون اخی و وصیی و خلیفتی فیکم، کدام یک از شما مرا در
این کار یاری می کند تا برادر من و وصی و خلیفه من در میان شما باشد.»
هیچ کس به دعوت پیامبر
پاسخ نگفت جز علی که عرض کرد: «انا
یا نبی الله اکون وزیرک علیه، من ای پیامبر وزیر و یاور تو در این کار خواهم بود!»
پیامبر به او اشاره کرد و فرمود: «ان هذا اخی
و وصیی و خلیفتی فیکم، این نوجوان برادر من، وصی من و خلیفه من در میان شماست» و آیا
این همان نیست که پیامبر در آخرین ساعات عمرش
می خواست بار دیگر آن را بیان کند و بر آن تاکید نهد و به گفته صحیح بخاری دستور دارد:
«ایتونی اکتب لکم کتابا لن تضلوا بعده ابدا، وسیله ای بیاورید تا نامه ای بنویسم که
در پرتو آن هرگز گمراه نشوید!» و در ادامه حدیث آمده است که بعضی به مخالفت با پیامبر در این زمینه پرداختند و حتی سخن بسیار توهین آمیزی
گفتند و مانع شدند.
باز تکرار می کنیم هدف ذکر عقاید با مختصری استدلال است، نه
بیشتر از آن و گرنه بحثها شکل دیگری داشت.
اعتقاد ما - ناصر مکارم شیرازی - www.hawzah.net