یهودیان پس از نخستین ویرانی شهر قدس، همواره در انتظار رهبر الهی فاتحی بودند که اقتدار و شکوه قوم خدا را به عصر درخشان داوود و سلیمان بر گرداند. شخصیت مورد انتظار، «ماشیح» (مسح شده) خوانده می شد.
دلهای بنیاسرائیل از عشق مسیحای موعود لب ریز بود و در مقابل حاکمان ستمگر، همواره در کمین رهبر رهایی بخش بودهاند. در باب دوم انجیل متی چنین آمده است:
هیرودیس کبیر، پادشاه فلسطین، پس از زاده شدن حضرت عیسی در صدد قتل او بر آمد. اما چون وی را به فرمان الهی به مصر بردند، خطر را از سر گذراند.
مسترهاکس درباره شیوع اعتقاد به ظهور و انتظار پیدایش منجی بزرگ جهانی در میان قوم یهود مینویسد:
عبر انیان منتظر قدوم مبارک مسیح نسلاً بعد نسل بودند و وعده آن وجود مبارک، مکرراً در زبور و کتب پیامبران علی الخصوص در کتاب اشعیا داده شده است. مسیح سلطان زمان خواهد شد و یهودیان را از ذلت جور و ستم پیشگان و ظالمان رهایی خواهد داد و به اعلا درجه مجد و جلال ترقی خواهد رساند.
به اعتقاد یهود، رهبر موعود الهی از ذریه اسحاق فرزند یعقوب و از نوادگان داوود به شمار میآید و هنوز زاده نشده است.
در امریکا، کنیسهای به نام Indespensationalism تأسیس شد که تعداد اعضایش شش میلیون نفر هستند. اعضای آن به بازگشت مسیح اعتقاد دارند که از جمله شرایطش، بر پایی دولت صهیونیستی و تجمع یهودیان جهان در فلسطین است.
از جمله اعضای این کنیسه میتوان به جورج بوش اول و ریگان، رئیس جمهوران اسبق امریکا اشاره کرد.
- ۱ نظر
- ۰۵ تیر ۹۲ ، ۲۰:۰۳