در دنیا تماشاگهی عظیم وجود دارد که دریا نامیده می شود.
تماشاگهی با عظمت تر از آن وجود دارد که آسمان لاجوردین است.
تماشاگهی با عظمت تر از این وجود دارد که وجدان آدمی است.
ویکتور هوگو
- ۰ نظر
- ۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۷:۴۳
در دنیا تماشاگهی عظیم وجود دارد که دریا نامیده می شود.
تماشاگهی با عظمت تر از آن وجود دارد که آسمان لاجوردین است.
تماشاگهی با عظمت تر از این وجود دارد که وجدان آدمی است.
ویکتور هوگو
دنیا چو حباب است، ولکن چه حباب
نه بر سر آب، بلکه بر روی سراب
آن هم چه سرابی که ببینند به خواب
آن خواب چه خواب، خوابِ بد مستِ خراب
خداوندا! احساس میزبانی تو برای وجود بینهایت کوچک ما در
اقلیم هستی است که این قفس تنگ را برای ما قابل تحمل ساخته است.
ما را به میزبانی صیّاد اُلفتی است ورنه به نیم ناله قفس می توان شکست
مساله غریبی است
انسان همیشه با خویشتن در جدال است،
آرزوهایش را در اثر آلام کنونی از دست می دهد،
و آلام خود را به امید آینده ای که به او تعلق ندارد فریب می دهد.
وصول به شخصیت عالی امکان پذیر است،
به شرط آن که انسان در تماس خود با امور زندگی،
نگذارد به همان آسانی که گوسفند پشم خود را در
خارستان هایی که از آن می گذرد از دست می دهد
روحش پاره پاره شود.
بالزاک
حیران شده ام که میل جان با من چیست؟
واندر گِل تیره این دل روشن چیست؟
عمریست هزار بار «من» گویم و «من»
«من» گویم و لیک می ندانم «من» چیست