ا

ثـاقـب زهـرا

برکه ای در همین نزدیکی ست
با نیلوفری در آن
در انتظار دیدار ساحل
آه
چه انتظاری عبث
هرگز نشود این دیدار
تا زمانی که اشک برگهایش در برکه جاریست
نرسد به ساحل

آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
پیوندها
حدیث موضوعی

تعبیر خواب آنلاین


  • انجمن

  • استخاره آنلاین با قرآن کریم
    
    فال حافظ

    ابزار فال حافظ


    قالب

    کدام گروه اهل نجات است؟

    شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۰۲:۵۶ ب.ظ

    ابام می گوید: سلیم بن قیس گفت: از علی بن ابی طالب علیه السلام شنیدم که می فرمود: بزودی این امت بر هفتاد و سه گروه تقسیم می شوند. هفتاد و دو گروه در آتش اند و فقط یک گروه به بهشت راه می یابند. سیزده گروه از هفتاد و سه گروه، محبت ما اهل بیت را ادعا می کنند، ولی یکی از آن ها در بهشت و دوازده گروه در آتش اند...        



    ابان می گوید: سلیم بن قیس گفت: از علی بن ابی طالب علیه السلام شنیدم که می فرمود: بزودی این امت بر هفتاد و سه گروه تقسیم می شوند. هفتاد و دو گروه در آتش اند و فقط یک گروه به بهشت راه می یابند. سیزده گروه از هفتاد و سه گروه، محبت ما اهل بیت را ادعا می کنند، ولی یکی از آن ها در بهشت و دوازده گروه در آتش اند.

    آن گروهی که نجات یافته ی هدایت شده و مؤمن و تسلیم و موافق و هدایت کننده اند، کسانی هستند که به من ایمان داشته و تسلیم دستورات من و فرمانبردار من هستند. از دشمن من دوری می کنند و دوستدار من هستند و دشمنم را مبغوض می دارند. آنان که حق من و امامتم و وجوب اطاعتم را از روی کتاب خدا و سنت پیامبر معرفت دارند. در نتیجه هیچ گاه از عقیده خود بر نمی گردند و شک نمی کنند،زیرا خداوند قلب آن ها را از معرفت حق نورانی کرده و فضیلت ما را به آنان فهمانده و الهام نموده است. ناصیه ی(موی جلوی پیشانی) آنان را گرفته و در گروه شیعیان ما داخل کرده است تا قلب هایشان اطمینان یافته و یقینی پیدا کرده که هیچ شکی همراه آن نباشد.

    تنها این گروه از میان هفتاد و سه فرقه اند که از آتش جهنم، و از هر فتنه و گمراهی و شبهه نجات پیدا می کنند. اینان اهل بهشت اند. و هفتاد هزار نفرند که بدون حساب وارد بهشت می شوند. و تمام آن هفتاد و دو گروه دین شان غیر دین حق است و آنان در یاری دین شیطان می کوشند. و دین شان را از ابلیس و دوستانش می گیرند. این ها دشمنان خدا و رسول و دشمن مؤمنین اند و بدون حساب به آتش برده می شوند. از خدا و پیامبر بیزارند. خدا و رسولش را فراموش کرده و به خدا شرک ورزده و کافر شده اند. آنان غیر خدا را می پرستند ولی خود آن ها هم نمی دانند و گمان می کنند عمل نیک انجام می دهند. روز قیامت می گویند:«وَ اللهِ ربَّنا ما   کُنّا مُشرِکینَ فَیَحلِفونَ لَکُم وَ یَحسَبُونَ أنَّهُم عَلی شَیءٍ ألا إنَّهُم هُمُ الکاذِبونَ»؛ «پروردگارا،به خودت قسم ما مشرک نبودیم، برای او قسم یاد می کنند همان طور که برای شما قسم می خورند. آنان گمان می کنند بر پایه ای استوارند ولی بدانید که دروغ می گویند».

    من و جانشینان بعد از من تا روز قیامت هدایت کنندگان هدایت شده ایم. کسانی که خداوند در بسیاری از آیه های قرآن، نام آن ها را همراه نام خود و پیامبرش ذکر کرده است. خداوند ما را پاک و معصوم قرار داده است. ما را شاهد بر مردم و حجت خود در زمینش، خزانه داران علم و معادن حکمتش و بیان کنندگان وحی خود قرار داده است، ما را با قرآن و قرآن را با ما قرار داده، که نه ما از قرآن جدا می شویم و نه قران از ما جدا می شود تا در حوض کوثر بر پیامبر وارد شویم.

    جهنمیون چه کسانی هستند؟

    سلیم بن قیس می گوید: عرض کردم یا امیرالمؤمنین چه می فرمایید درباره کسی که توقف کرده است، نه شما را پیشوا قرار می دهد و نه با شما دشمنی می کند، نه بدگویی از شما می کند و نه با شما دوستی دارد و نه از دشمنان شما بیزاری میجوید. این شخص می گوید: نمی دانم کدام حق است. والبته راست هم می گوید.

    آن حضرت فرمود: این دسته از آن هفتاد و سه گروه نیستند. مقصود پیامبر از آن هفتاد و سه کسانی هستند که از حق اعراض کرده، پرچمی برافراشته و خود را مشهور کرده اند و مردم را به دین خود دعوت می کنند. فقط یک گروه از آن ها متدین به دین خدا و هفتاد و دو دسته متدین به دین شیطان هستند که با قبول گفته آنان ولایتشان را می پذیرند و از آنان که مخالفشان باشند بیزار می جویند.

    اما کسی که به یگانگی خدا اقرار می کند و به پیامبر ایمان آورده ولی نسبت به ولایت ما و گمراهی دشمنان ما شناخت ندارد و پرچمی هم در مقابل ما بر پا نکرده است،و چیزی را حلال یا حرام نکرده است، آنچه در میان امت مورد اختلاف نیست گرفته به این عنوان که خدا به آن امر کرده است، و از آنچه مورد اختلاف امت است ـ که آیا خدا به آن امر کرده  یا از آن نهی نموده ـ خودداری و پرهیز می کند چیزی از طرف خود تعیین نمی کند نه آن را حلال می داند و نه حرام و در واقع نمی داند، و علم آنچه برایش مشکل شده است به خدا واگذار می کند، چنین شخصی نجات یافته است.

    این طبقه بین مؤمنین و مشرکین قرار دارند. اینان بیشتر مردم و قسمت اعظم آنان را تشکیل می دهند. اینان اصحاب حساب و میزان و اعراف هستند. اینان جهنمی هایی هستند که انبیاء و ملائکه و مؤمنان در مورد آنان شفاعت می کنند تا از آتش رهایی می یابند. و برای همین است که «جهنمیّون» نام دارند.

    اما مؤمنان، اینان نجات می یابند و بدون حساب وارد بهشت می شوند. اما مشرکین، اینان بدون حساب وارد آتش می شوند. حساب برای اهل این صفات است که بین مؤمنان و مشرکان قلب شان به اسلام انس دارد و مرتکب گناه هم شده اند. کسانی اند که اعمالشان نخلوط از نیک و بد است. مستضعفینی هستند نه قدرت بر درک مفاهیم کفر و شرک دارند و نه می توانند دشمنی کنند و نه به راهی هدایت می شوند که مؤمن عارف باشند. اینان اصحاب اعرافند. درباره این گروه است که خواست خداوند جاری می شود که: «اگر کسی از آنان را داخل آتش کند به سبب گناه خود اوست. واگر از گناه او درگذرد رحمت خدا بر وی شامل شده است».

    پرسیدم: آیا مؤمن عارفِ طالب هم داخل آتش می شود؟ فرمود: نه.

    پرسیدم: آیا کسی که امامش را نشناسد داخل بهشت می شود؟ فرمود: نه، مگر آنکه خدا بخواهد.

    پرسیدم: اگر کسی با ایمان و با شناخت امام و اطاعت از او خدا را ملاقات کند، اهل بهشت خواهد بود؟ فرمود: آری، اگر هنگام مرگ از مؤمنینی باشد که خداوند می فرماید:«الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلوا الصّالِحات» و «الَّذینَ آمَنُوا وَ کانُوا یَتَّقُونَ» و « الَّذینَ آمَنُوا وَ لَم یَلبِسوا إیمانَهُم بِظُلمٍ»؛ «کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند»، و « کسانی که ایمان آوردند و تقوی پیشه کردند»، « کسانی که ایمان آورده و ایمانشان را با ظلم نپوشاندند»

    عرض کردم: اگر این گروه خدا را با گناهان کبیره ملاقات کنند چگونه می شود؟ فرمود: اختیار با خداست. اگر او را عذاب کند به سبب گناه اوست و اگر از او درگذرد رحمت الهی او را فرا گرفته است.

    پرسیدم:آیا او را به آتش می اندازند در حالی که مؤمن است؟ فرمود: آری، به خاطر گناهش! چرا که او از مؤمنانی نیست که خدا قصد کرده«او ولیّ مؤمنین است»، زیرا آنان که خداوند درباره شان فرموده« او ولیّ آنان است» و «ترسی بر آنان نیست و غمگین نمی شوند» مؤمنانی هستند که پرهیزکار و عمل صالح انجام داده و ایمانشان را با ظلم نپوشانده اند.

    فرق ایمان و اسلام 

    عرض کردم: یا امیرالمؤمنین، ایمان چیست و اسلام چیست؟ فرمود: ایمان اقرار به معرفت است،و اسلام همان است که به آن اقرار کرده ای و تسلیم و اطاعت از ایشان(پیامبر اکرم و ائمه علیهم السلام).

    عرض کردم: آیا ایمان اقرار بعد از معرفت است؟ فرمود: هرکس که خداوند خود را و پیامبر و امامش را به او بشناساند، و او اقرار به اطاعت آنان کند مؤمن است.

    عرض کردم: معرفت از جانب خداوند و اقرار از سوی بنده است؟فرمود: معرفت از جانب خداوند، دعوت و اتمام حجت و منّت و نعمت است، و اقرار از سوی خداوند، قبول بنده است که بر هرکس بخواهد اعطا می کند. معرفت کار خدا در قلب انسان است ولی اقرار کار قلب  از طرف خداوند است و وسیله ی حفظ او و رحمت اوست.

    پس کسی که خداوند راه را به او نشناسانده  حجتی بر او نیست، و وظیفه اش ابن است که توقف کند و درباره ی آنچه نمی داند دست نگه دارد. خداوند نیز به سبب جهلش او را عذاب نمی کند. اگر عمل نیک انجام دهد جزای خیر او را می دهد، و اگر نافرمانی کند مورد عذاب قرار می گیرد. پس هم می تواند اطاعت خدا و هم نافرمانی او کند. پس چگونه است که نمی تواند حق را بشناسد! ولی می تواند در جهالت باقی بماند. این کحال است! چنین چیزی ممکن نیست مگر به قضا و قدر خداوند و علم او و کتابش ولی بدون اجبار، زیرا اگر مجبور باشند معذورند و جای سپاس هم ندارند.

    هرکس که جاهل باشد می تواند آنچه بر او مشکل شد آن را به ما واگذار کند. و کسی که بر نعمت خدا شکرگزاری می کند و از گناهان استغفار می کند و مطیعین را دوست می دارد، و آنان را بر اطاعتشان سپاس می گوید، با گناه کاران روی دشمنی دارد و آنان را نکوهش می کند، همین مقدار او را کفایت می کند اگر علم این ها را به ما واگذار کند. 

    • ۹۲/۰۱/۱۷
    • ثاقب زهرا

    اهل نجات

    اهل آتش

    اسلام

    جهنمیون

    نظرات  (۰)

    هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">