آتش به دو دست خویش بر خرمن خویش
چون خود زده ام چه نالم از دشمن خویش
کس دشمن من نیست، منم دشمن خویش
ای وای من و دست من و دامن خویش
- ۰ نظر
- ۳۰ شهریور ۹۳ ، ۰۳:۴۰
آتش به دو دست خویش بر خرمن خویش
چون خود زده ام چه نالم از دشمن خویش
کس دشمن من نیست، منم دشمن خویش
ای وای من و دست من و دامن خویش
فردی در هنگام بازدید از یک بیمارستان روانى ، از روان پزشک پرسید
شما چطور میفهمید که یک بیمار روانى به بسترى شدن در بیمارستان نیاز دارد یا نه؟
روانپزشک گفت: ما وان حمام را پر از آب میکنیم و یک قاشق چایخورى،
یک فنجان و یک سطل جلوى بیمار میگذاریم و از او میخواهیم که وان را خالى کند.
فرد گفت: آهان! فهمیدم. آدم عادى باید سطل را بردارد چون بزرگ تر است.
روانپزشک گفت: نه! آدم عادى درپوش زیر آب وان را بر میدارد...
و به فرد گفت : شما میخواهید تختتان کنار پنجره باشد؟
ای مفضل! عده ای از جهّال و متکلمین و ضعفای اهل فلسفه، که به خاطر کمی دانش و کوتاه فکری، گفته اند: خوب بود شکم انسان همانند لباس دکمه داشت که هر وقت اطباء می خواستند، دکمه آن را باز می کردند و داخل آن را بازدید می کردند و دست خود را داخل آن می کردند و هر معالجه ای که لازم بود انجام می دادند و این گونه بسته و دور از چشم و دست نبود!
دانلود سخنرانی استاد رائفی پور با موضوع :
«ارتباط بین قیام امام حسین (ع) و قیام حضرت صاحب الزمان»
در فریمان-۲۰ شهریور ۱۳۹۳
دانلود صوت با لینک مستقیم و حجم ۲۵ مگابایت
اللهم عجل لولیک الفرج
قسمت سی و دوم پروژه بیداری با موضوع
فریب بزرگ
امیدوارم مورد پسند واقع شود
دریافت
مدت زمان: 9 دقیقه 59 ثانیه
آشنایان جدیدتان را خیلی زود به خانه نیاورید، نمی گویم نگذارید محل زندگی شما را ببینند؛ با این کار آن ها را به شک می اندازید که شاید در فریزر یخچال سر، یا در گنجه آشپزخانه دست بریده قایم کرده اید.
ولی وقتی آن ها را به خانه آوردید مطمئن شوید که قبلا همه جا تمیز و مرتب شده است. اگر می خواهید در تزیین خانه از اشیاء شخصی خودتان استفاده کنید مطمئن شوید که آن ها مثل گیاه حشره خوار ونوس، یا بزمچه تاکسیدرمی شده، آن چنان که باید و شاید اسرار آمیز هستند.
یا می توانید برای این منظور از اشیاء کاملا بی روح و خالی از احساس استفاده کنید مانند یک دست شطرنج تراشیده شده از عاج نیزه ماهی.
تواناترین مترجم کسی است که سکوت دیگران را ترجمه کند.
شاید سکوت تلخ گویای دوست داشتنی شیرین است.
دکتر علی شریعتی
شاد بودن هنر است
شاد کردن هنری والاتر
لیک هرگز نپسندیم به خویش
که چو یک شکلک بی جان
شب و روز
بی خبر از همه
خندان باشیم
بی غمی عیب بزرگی است
که دور از ما باد!