ا

ثـاقـب زهـرا

برکه ای در همین نزدیکی ست
با نیلوفری در آن
در انتظار دیدار ساحل
آه
چه انتظاری عبث
هرگز نشود این دیدار
تا زمانی که اشک برگهایش در برکه جاریست
نرسد به ساحل

آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
پیوندها
حدیث موضوعی

تعبیر خواب آنلاین


  • انجمن

  • استخاره آنلاین با قرآن کریم
    
    فال حافظ

    ابزار فال حافظ


    قالب

    ۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بیمارستان» ثبت شده است

    وقتی به بیمارستان رسید، با کمال خونسردی جلوی یکی از دکترها را گرفت

    و دست قطع شده اش را روی میز گذاشت و گفت:

    دکتر جون، این دست قلم شده مال منه؛ ببین اگه می تونی یه کاریش بکن.

    دکتر با دیدن دست داغون و متلاشی شده حاج علی یک دفعه پشت میز کارش از حال رفت!

    علیرضا پس از قطع دست راستش، گلنگدن سلاح را با دندان می کشید و مسلح می کرد...

    خاطره ای از سردار موحد دانش

    • ثاقب زهرا